یکی از شرم آورترین اتفاقات دنیای امروز این است که دولتی اشغالگر به پشتوانه نهادهایی که با هدف برقراری شلح در جهان ایجاد شده، با اقدامات تروریستی به بهانه واهی مبارزه با تروریست، مردمی مظلوم را ترور می کند. این اتفاقاتی است که لکه ننگ تاریخی عصر حاضر در آینده خواهد شد. رویدادهایی که امروز تروریسم جهانی به سرکردگی آمریکای جنایتکار و به دست رژیم جعلی اسرائیل انجام می دهد مهر ننگی است که بر پیشانی مدعیان دروغین حقوق بشر خورده و خواهد خورد. شهادت سید حین نصرالله که عمری را در راه مبارزه با صهیونیست جهاد کرده بود اتفاقی دور از ذهن نبود. همانگونه که بسیاری دیگر از همرزمانش در این مسیر شهد شهادت را نوشیده بودند. آری شهادت نزدیکترین همراه سرداران و سرباران جبهه مقاومتی است که خار چشم بزدلانی شده اند که مدعی ابرقدرت بودن دارند اما توان مبارزه رودررو را ندارند و همواره تلاش دارند تا با استفاده از روشهای ناجوانمردانه به مبارزه بپردازند. اینبار هم دیدیم که همانند دفعات گذشته، سید حین نشرالله را بمب های سنگر شکن به شهادت نرساند بلکه این خیانت نفوذی های وطن فروش بود که منجر به شهادت سیدالشهدای جبهه مقاومت شد، همانگونه که در گذشته موقعیت سردار دلها سپهبد شدید قاسم سلیمانی را در عراق و همچنین نشانی اسماعیل هنیه را در تهران داده بودند، اینبار نیز مکان جلیه محرمانه سید حیم نصرالله را در لبنان لو دادند و میبینیم اگر نقش نفوذی ها را حذف کرده و قلع و قمع شوند رژیم قاصب هیچ غلطی نمی تواند بکند. آری سید قلبها، شیر مردی بود که در طول سه دهه مبارزه جانانه، همواره با مرگ دست و پنجه نرم می کرد و هیچ واهمه ای از آن نداشت و مرگی جز شهادت زیبنده شخصیتی چون سید حسن نصرالله نبود. او در تمام سال هایی که شایعه کرده بودند در دمشق یا تهران زندگی می کند، با شجاعت تمام در همان ضاحیه بیروت می زیست و همان جا نیز کنار هموطنانش به شهادت رسید. . او به معنای واقعی «صادق» بود، بدان حد که حتی دشمن را نیز تهدید توخالی نمی کرد و هر چه می گفت همان بود که بدان عمل می کرد و هر چه عمل می کرد همان بود که می گفت. او به معمای واقعی کلمه «واقع گرا» بود و این واقع گرایی اش را می شد در نوع تعامل مِهرورزانه حزب الله لبنان با عموم مردم لبنان از شیعه و سنی تا مسیحی و از لیبرال تا جهادی و از بی حجاب تا محجبه دید. هم از این روست که امروز، در لبنان، نه فقط شیعیان که همه مردم عزادارند. او حتی در عرصه جنگ و جهاد نیز واقعیت ها را با همان صداقتی که داشت، بیان می کرد و واقع گرایی را قربانی، شعارگرایی نمی ساخت، همان گونه که درباره جنگ ۳۳ روزه گفته بود که اگر نتایجش پیش بینی شده بود، بدان ورود نمی کرد و همین روزهای آخر زندگی اش و در ماجرای انفجار پیجرها، فارغ از شعار زدگی، با همان واقع گرایی صادقانه اش گفت که ضربه بزرگی خوردیم. حالا هم باید به سیاق خود آن عزیز سفر کرده باید اذعان داشت که فقدانش ضربه ای بزرگ به جبهه مقاومت است. باور بودند که کار حزب الله و مقاومت تمام شده است ولی این چنین نشد. بی هیچ شعارگرایی و بر اساس تجربه دیرین بشری باید گفت هر چند ترور نصرالله، آسیبی بزرگ بر پیکره مقاومت است ولی تا اشغالگری و ستمگری هست، به حکم تاریخ، مقاومت نیز وجود خواهد داشت. امروز هر چه دشمنان تلاش دارند تا به ماجرای نصرالله و حیات و مماتش شبهه وارد کنند ولی تاریخ، نگاهی از بالا و فارغ از حب و بغض های کنونی خواهد داشت و نام او را در کنار مردانی خواهد نوشت که برای وطن و آرمان شان شجاعانه جنگیدند و جان دادند و ماندگار شدند. آنچه امروز در سرزمین های اشغال شده فلسطین و در لبنان می گذرد، ننگ تاریخ است که از بد روزگار مُهر آن، بر پیشانی همه ما که معاصر و ناظر این جنایات هستیم می خورد. کاش در جهانی زندگی می کردیم که انسان ها، انسان ها را دوست می داشتند. تسلیت، واژه ای است کوچک در فقدان مردی که بزرگ زیست و بزرگ رفت.
Post Views:۳
برچسب های :
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط پایگاه خبری صبح بخیر نیوز در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.