مطالبه گرهای واقعی به دنبال رسیدن به جامعه ای قانون مند و آرمان گرا هستند و این مهمترین ویژگی در جامعه و حکومت اسلامی است که همه افراد آن اجتماع از حقوق اجتماعی و جایگاه یکسانی برخوردارند.
مطابق قانون هیچ منعی در حوزه مطالبه گری از مسئولین وجود ندارد و حتی تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر بر همه واجب شرعی و حکم الهی است. اکثر مسئولین بلندپایه کشورمان از جمله رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران بارها آن را تائید و بر آن تأکید نمودهاند.
در حقیقت مطالبه گری باعث رونق در جامعه میشود. رونقی که اکثر مسائل اقتصادی، هنری، سیاسی و… را دربرمیگیرد. مطالبه گری موجب میشود تا حس مشارکتپذیری در تمامی افراد جامعه تقویت شده و خود را نیز جزئی از بازوان نظارتی و شفافسازی بدانند. زمانی که در جامعه مطالبه گری نهادینه شد، بهصورت غیرقابلباوری جامعه به سمت رشد و تعالی میل میکند.
مطالبه گری شامل مجموعه اقداماتی است که با هدف تحریک و تشویق افرادی صورت میگیرد که مسئولیتی در زمینهای بر عهده آنهاست تا مسئولیت خود را به نحو احسن انجام دهند، ازاینروی مطالبه گری، یک کنش اجتماعی – سیاسی است که با ابزارهای مختلفی میتواند صورت گیرد، بهطوریکه هر ابزار مشروعی که بتواند در راستای این هدف قرار گیرد میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
مطالبه گری هیاهو و سر و صدا ندارد و دفتر و دستک و ساختمان و قرارگاه و مجمع نیاز ندارد و با مچ گیری و بی آبرو کردن این و آن متفاوت است و باید توجه داشت که اگر مطالبه گر گزینشی فریاد بزند و بین فاسد ها و مفاسدشان فرق بگذارد ، از رسالتش دور شده است .
اما آن چیزی که جریان مطالبهگری را از مسیر اصلی خود منحرف کرده و دچار افراطیگری و بیخردی می کند و تلاش برای اصلاح امور نظام و آرمانخواهی جای خود را به تخریب، افترا و جوسازیهای رسانهای میدهد و سیاستزدگی افراطی و تعصبات جناحی، زمینهساز مطالبهگریهایی غیر عالمانه و به دور از انصاف شده و در این مسیر آبروهایی رفته و دیگر بازنمی گردد، «عدم آگاهی و یا عدم به کارگیری شاخصهای مطالبهگری صحیح» است.
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در مورد اهمیت مطالبه گری می فرمایند: «از نظر من هیچکس مصونیت آهنین ندارد و همه در مقابل قانون و مسئولیتهای خودشان پاسخگو هستند و باید جواب دهند. همیشه این ملت نیاز دارد به اینکه مسئولان نسبت به مسئولیتهای بزرگ خودشان در مقابل ملت پاسخگو باشند و روح پرسش و مطالبه گری در مردم وجود داشته باشد».
با بررسی دیدگاه مقام معظم رهبری پیرامون لزوم نقدپذیری مسئولین و تقویت روحیه مطالبه گری در مردم، مشخص است که از جانب ایشان، اصرار جدی بر نقد سازنده و مطالبه دلسوزانه، از مدیران اجرایی کشور در جهت پیشبرد اهداف اسلام و انقلاب اسلامی برای رفع امور مسلمین وجود دارد.
اما همانگونه که رهبر معظم انقلاب بارها بر موضوع مطالبه گری تاکید داشتند، همواره سفارش کرده اند که باید مراقب و هوشیار بود که نحوه بیان و ارائه مطالبات به گونه ای نباشد که اعتراض به نظام تلقی شود و یا دشمن بتواند آن را اعتراض به نظام القا کند و ضرورت پرهیز از توأم کردن مطالبه گری با پرخاش و بدگویی، از دیگر توصیه های حضرت آیت الله خامنهای به مطالبه گران است زیرا به گفته ایشان تخریب فضای گفتگو را مسدود می کند و به همین جهت همواره به مطالبه گران توصیه نموده اند که مطالبات را با استدلال و منطق و بدونِ پرخاش و اهانت مطرح کنند.
اینکه به محض دیدن یک ناکارآمدی یا بحران مدیریتی و به صرف ادعا و نقل قول یا شنیده، آبروی کسی را به بازیچه بگیریم، مصداق بیاخلاقی است؛ زیرا تحقیق و تفحص و سنجیدن تمام جوانب، شرط یک مطالبهگری عالمانه و منطقی است.
توجه به اصل انصاف در پرسشگری و پرهیز از توأم کردن مطالبهگری با پرخاش و بدگویی، شاخصه دیگری در مطالبهگری است که رهبر انقلاب آن را متذکر شدند.
همراه کردن مطالبهگری و انتقاد و اعتراض با راه حلهای خوب و قابل اجرا و استمرار در مطالبهگری تا حصول نتیجه نیز از شاخصههای دیگر مطرح شده از سوی رهبر انقلاب است.
همانگونه که آمرین به معروف و ناهین از منکر، مشفقانه موضوعی را مطرح کرده و خواستار انجام حق و یا ممانعت از انجام آن هستند، مطالبهگری صحیح نیز همان معنا و مفهوم را داراست و با توجه به ماهیت مطالبهگری در جامعه اسلامی، نقد سیاسی حاکمان و نهادهای سیاسی، مبتنی بر نُصح، خیرخواهی و اخوت اسلامی است.
حال اگر مطالبهگری صحیح در جامعهای نهادینه شود و عموم افراد فارغ از جایگاه و منافع خود، در مسیر مطالبهگری صحیح و اصلاح حکمرانی گام بردارند، آن جامعه مسیر تعالی را با سرعت افزون طی خواهد نمود.
اما اگر عده ای تحت عنوان مطالبه گر و در واقع مطالبه گر نما، بدون داشتن علم به موضوع، بدون رعایت اخلاق، بدون اعتماد به نهادهای متولی قانونی، با اهدافی واهی و با شلوغ کاری و هیاهو در جلسات وارد شده و با جنجال آفرینی به دنیال دست یافتن به خواسته های به نا حق خود باشند، رفتارشان با مطالبه گری متفاوت بوده و تیشه به ریشه مطالبه گری می زنند. زیرا مطالبات به حق و نا به حق مخلوط شده و به مرور زمان نه تنها مسئولین، که حتی مردم نیز دیگر به خواسته های آنها توجهی نخواهند کرد.
امید آن که رعایت آداب مطالبهگری به مطالبات انقلابی و نه خواهشهای نفسانی منحصر باشد و در سایه همت مضاعف، در راستای فراهم کردن بسترهای تحول در کشور و زمینهسازی تمدن نوین اسلامی، توفیق یابیم.