در جامعه انسانى, اساسى ترین کار, تعلیم و تربیت است. کسى که این رسالت را به دوش مى کشد ((معلم)) است. کار معلمى به هرگونه تلاشى که براى هدایت, تکامل و تعلیم و آموزش انسان, صورت مى گیرد اطلاق مى شود, براساس همین تعریف است که پیامبران, معلم بشر خوانده مى شوند, هم چنین پدر و مادر و دیگر اعضاى خانواده نسبت به کوچک ترها نقش معلم را دارند. اما در نام گذارى طبقات مختلفى که وظیفه تعلیم و تربیت را بر عهده گرفته اند, اصطلاحا تنها به یک طبقه ((معلم)) مى گویند یعنى همان کسانى که رسالت آموزش و پروش فرزندان ما را از دوره کودکى و تحصیلات ابتدایى تا دوره جوانى و تحصیلات عالى, بر عهده مى گیرند.
در جامعه اسلامى ما این وظیفه مهم بر عهده انسان هاى شریف, قانع و وظیفه شناسى است که از سر تعهد و دلسوزى به ساختن و شکل دهى استعدادهاى مومن و کاردان مشغولند. مردم ما نیز از آن جا که به نقش این طبقه فرهیخته, آگاهند, همیشه از کارشان تقدیر مى کنند و حتى روز مشخصى را هم به نام ((روز معلم)) تعیین کرده اند.
ارزش کار معلم
اهمیت هر کارى را باید با نقش و ارزش آن سنجید. اهمیت کار تعلیم و تربیت و معلمى به اندازه اى است که ساختن و هدایت یک فرد مساوى زنده کردن همه افراد جامعه است. خداوند در آیه ۳۲ از سوره مائده مى فرماید: ((…من احیاها فکانما احیى الناس جمیعا … هر کس, انسانى را از مرگ رهایى بخشد, چنان است که گویى همه مردم را زنده کرده است.))
امام صادق(ع) در تفسیر این آیه, سخنى دارند که مفهوم آن را نقل مى کنیم, ایشان فرموده اند: منظور از زنده کردن یک فرد, هدایت و پرورش اوست, اگر کسى جوانى را به راه درست, هدایت کند و وظیفه انسان سازى را بر عهده بگیرد, مثل این است که همه دنیا را زنده کرده است. پس منظور از زنده کردن, پرورش و هدایت کردن است.
انسان موجودى است که با جبرهاى گوناگونى همراه است یعنى رفتارهایى که از خود بروز مى دهد تحت تإثیر عواملى است که از پیش از تولد و دوران انعقاد نطفه تا محیط, تغذیه و وراثت, در او موثر بوده اند. هر چه آدمى بتواند بر این جبرها فایق آید, تربیت او بهتر و صحیح تر است. اساسا کار معلمان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت این است که بتوانند این عوامل جبرى را به نحو احسن به فرد منتقل کنند یعنى وراثت خوب, محیط مناسب, تغذیه حلال و تربیت درست را براى او ایجاد کنند تا زمینه انتخاب آزاد و آگاهانه او فراهم آید و یا این که اگر کسى عوامل جبرى نامناسبى او را احاطه کرده اند, معلم به گونه اى عمل کند که بتواند تإثیر این عوامل را بشکند و از آن میان, راه درست را بنمایاند.
معلم در درجه نخست باید بر استعدادها و توان روحى و معنوى خویش وقوف یابد و از نقش خلیفه اللهى خود در هستى آگاه شود, سپس جایگاه شغلى و رسالت اصلى خود را بشناسد تا بتواند در کار تربیت, کامیاب شود. معلمى که خود را نشناخته و از نقش خویش در هستى و اجتماع غافل است, نمى تواند نیروهاى آگاه و مفیدى را تربیت کند.
معلمان، وظیفه سترگی در برابر شاگردان برعهده دارند و رفتار آنان، از نگاه تیزبین دانش آموزان پنهان نمی ماند. گاه دیده شده که رعایت نکردن عدالت میان دانش آموزان، بعضی از آنها را از مدرسه و علم آموزی فراری داده است. در واقع معلمان وظیفه دارند افزون بر آموزش دانش آموزان، همه آنها را به یک دید بنگرند و هیچ تفاوتی میان آنان نگذارند. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: «دورترین مردم از خدا، آموزگار کودکانی است که میان آنها به مساوات رفتار نکند».
Post Views:۲
برچسب های :
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط پایگاه خبری صبح بخیر نیوز در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.