بازی خبرسازان مجازی با افکار عمومی!
شاید تا امروز عبارت «دستکاری افکار عمومی» را زیاد شنیده باشید؛ هدفی که هر چه به انتخابات اسفندماه نزدیکتر شویم، «خبرسازان مجازی» آن را بیشتر دنبال خواهند کرد و ضرورت هوشیاری مقابل آنها بهتر خود را نشان میدهد.
«بازی با افکار عمومی»، «دستکاری افکار عمومی»، «عملیات روانی» و این دست تعابیر و مفاهیم در سالهای اخیر بیش از همیشه وارد ادبیات سیاسی و رسانهای کشورمان شده است و شاید شما هم تا امروز این عبارتها را زیاد شنیده باشید.
«افکار عمومی»، این روزها عبارت پرتکراری است. بارها و بارها این دو واژه را در کنار یکدیگر و از زبان سیاستمداران، کارشناسان مسائل اجتماعی و فرهنگی و حتی رسانهها و اهالی قلم و اندیشه شنیده، دیده یا خواندهاید.
بسامد بالای استعمال این عبارت، بیزمینه و بیضرورت هم نیست؛ گرچه خیلی کمتر از کشورهای استعمارگر جهان امروز، اما بالأخره در داخل ایران هم کسانی هستند که افکار عمومی برایشان نقطه محوری تمام کارها، برنامهها، اقدامها، طرحها و قوانین و… است.
آنها کمی بهتر از عموم تصمیمگیران و تصمیمسازان کشورمان، دریافتهاند که چرا متخصصان علم رسانه و ارتباطات، عقیده دارند که رسانههای جمعی و شبکههای رادیویی و تلویزیونی بزرگ جهان در کنار روزنامههای تأثیرگذار بینالمللی و خبرگزاریهای جریان اصلی، در تمام مراحل شکلگیری افکار عمومی، از پیدایی اندیشه و آگاهی در میان مردم تا قضاوتهای نهایی درباره موضوعهای مختلف همچنان فعال هستند و اثر خوبی را ناگزیر روی همه امور به ما نشان میدهند.
دکتر «سیدمحمد دادگران»، عضو هیأت علمی دانشگاه و از چهرههای مطرح علوم ارتباطات در کتاب «افکار عمومی و معیارهای سنجش آن» مینویسد: «رسانههای جمعی به مردم نمیگویند درباره یک موضوع چگونه بیندیشند؛ بلکه به مردم این پیام را منتقل میکنند که به چه چیزی فکر کنند».
اینکه امروز مردم کشور ما و سایر کشورهای منطقه و جهان به چه اموری بیش از همه میاندیشند، مسأله مهمی است که تردیدی در آن راه ندارد؛ اما بیش از آن، شیوه مواجهه و تبیین تلاشهای رسانهای دنیای غرب در داخل کشورهای مورد هجمه قرار گرفته مهم است.
گفته میشود که رسانههای جمعی در حقیقت نگرش مردم را نسبت به موضوعات مختلف تغییر نمیدهند؛ بلکه تلاش میکنند تا به مردم این باور را القا و درونی سازند که چه موضوعهایی مهم هستند و امروز باید به این موضوعهای مهم، با چه خط سیری بیندیشند؛ شما هم اگر بیشتر تأمل کنید، حتماً نمونههای اخیر این شیوه بازی با افکار عمومی ایرانیان را به یاد خواهید آورد!
رسانههای غربی و عمال آنها هر روز بازی جدیدی را با افکار عمومی با کلیدواژههای مختلف به راه میاندازند و گاهی تیر خبرسازان خارجی و پیادهنظام داخلی آنها به هدف و گاهی هم به سنگ میخورد.
آنچه اما امروز اهمیت وافری دارد و البته کمتر بدان توجه میشود؛ الگوگیری برخیها از شیوه اقدام رسانههای غربی و طرفداران آنهاست: «ساخت خبر جعلی در مسیر هدف شخصی یا گروهی»!
اگر به فضای مجازی این روزها دقت کرده باشید، رشد قارچگونه انواع کانالها، گروهها، صفحهها و دستهای از طراحان و مجریان عملیات که نام خود را «فعال مجازی» گذاشتهاند، را بیش از گذشته مشاهده خواهید کرد؛ اما هدف این خردهشبکههای رسانهای مجازی امروز واقعاً چیست؟
اگر از درصد اندک مطالبهگران واقعی و خیرخواهیهای آنها قدردانی کرده و از این بخش بگذریم، هدفی که بیشتر این شبهرسانههای مجازی بهویژه در روزها و ماههای آتی دنبال میکنند، تأثیرگذاری بر افکار عمومی با اهداف انتخاباتی است.
بازی با افکار عمومی در راستای نیل به اهداف شخصی یا گروهی انتخاباتی، هدف مهمی است که هر چه به انتخابات اسفندماه نزدیکتر شویم، «خبرسازان مجازی» آن را بیشتر دنبال خواهند کرد و ضرورت هوشیاری مقابل آنها بهتر خود را نشان میدهد.
خبرسازان خارجی و پیادهنظام داخلی با کلیدواژههای مختلف برگرفته از تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی روز تلاش میکنند بازی را بهسرعت با ساخت خبرهای جعلی و اختلاط آن با خبرهای منتشره در رسانهها آغاز کنند و به منظور تأثیرگذاری روی ذهن و ادراک عمومی، آن را با سایر اعضای شبکه پیش ببرند.
بازی با افکار عمومی مردم داخل کشور با ساخت یک خبر جعلی در رسانههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران قدمتی دیرینه دارد. در این شیوه، تیتر خبر کوتاه و دارای فکتهای بسیار مهم و البته حساسیتبرانگیزی است و سپس تحلیلهای کوتاه و بلند، ریزواکنشهای سلبریتیها و شخصیتها و حتی کاربران شبکه های اجتماعی، بازی را هر ساعت و هر روز بهتر از قبل پیش میبرد.
طرحریزی بهگونهای است که پس از انتشار یک خبر جعلی آمیخته با زمینههای واقعی در یک شبهرسانه دارای اعضای بیشتر، بهسرعت سایر همکاران شبکه، آن را بازنشر میکنند و جذابیت و حساسیت خبر هم آنقدر بالاست که افراد زیادی بیهدف قبلی و بیبرنامه مشترک، آن را در شبکههای اجتماعی در سطح وسیعتری وایرال میکنند.
در ادامه، رسانههایی که عنادشان با یک طیف یا یک شخص به هر دلیلی پیشتر شکل گرفته، اکنون سوژه خوبی برای پردازش، تحلیلهای جهتدار و درنهایت، بازی با افکار عمومی ایرانیان یافتهاند.
شبهرسانه نخست، مدعی افشای سندی میشود که نشان میدهد فلان اتفاق یا فساد یا رخداد صورت گرفته است؛ این خبر از اساس کذب است یا با فکتهای غیرواقعی آمیخته شده است و چون رویکرد منفی دارد، بهسرعت راه خود را برای جهتدهی افکار عمومی بهویژه در جمعیت هدف مییابد.
بعد از مدتی، شاهد هستید که شمار زیادی از شخصیتهای تأثیرگذار و فعالان شبکههای اجتماعی در پلتفرمهای مختلف، خبر جعلی را بازنشر و برخی حتی، منبع منتشرکننده را هم ذیل خبرشان درج میکنند؛ اما آنچه برای سازندگان خبر بیش از اینها اهمیت دارد، واکنش افکار عمومی به موضوع است.
میبینید که افکار عمومی آنقدرها هم عبارت پیچیدهای نیست. وقتی مجموعهای از افکار فردی درباره یک «موضوع مورد علاقه مردم» وارد کنش شود، رفتارهای اجتماعی متفاوتی را شکل میدهد که آن را حاصل افکار عمومی حاصل از نظرات و اندیشهها و اقدامات تکتک افراد جامعه میدانند.
خبر جعلی آنقدر مورد علاقه مردم است که سبب واکنشهای مختلف در میان آنها و تحقق هدف سازندگان خبر شود.
بازنشر خبر توسط حتی شماری از خبرنگاران مطرح، بدون بررسی قبلی، همان چیزی است که سازندگان خبر جعلی حتی فکرش را هم نمیکنند؛ اما ناباورانه، محقق میشود.
بازنشر خبر اما در شبکههای اجتماعی و در رسانههای بزرگ عمدتاً با علامت سؤال و پرسش و در کانالهای محلی و استانی با توهین، تهمت، سؤال و بهویژه داغ کردن بیش از پیش موضوع همراه است.
البته عدهای هم تلاش میکنند تا موضوع خبر را به سایر مسائل مورد توجه و علاقه مردم بسط دهند؛ از گرانی کالاها تا مشکلات فراروی ازدواج جوانان گرفته تا عملکرد دولت و مجلس در ماههای اخیر و …؛ نمونه این واکنشها را در روزهای آینده بیشتر میبینید.
تلاش پیادهنظام خرد دشمن در شهرستانها و استانها بر این قرار میگیرد که از موضوع این خبر جعلی برای تحریک احساسات مردم و تهییج افکار عمومی علیه دولت، مجلس و بهطور کل، نظام اسلامی بیشترین بهره را ببرند.
اما همچون همیشه، ورود به میدان کنترل اخبار جعلی و گفتوگو با مردم، این بار هم کمی دیر صورت میگیرد.
کارشناسان علوم ارتباطات اجتماعی عقیده دارند که اهداف شایعهساز از پخش اخبار کذب و شایعات بیاساس را میتوان در چندین محور خلاصه کرد.
ایجاد بدبینی نسبت به نظام و مسؤولان یک جامعه، افزایش نگرانی و اضطراب در مردم، ترور شخصیت، ایجاد فضای ناسالم اجتماعی، ایجاد تقابل و صفبندی میان قشرهای مختلف مردم و… از مهمترین اهداف آشکاری است که در خبرهای جعلی پیگیری میشود.
با کمی دقت در تیتر و بدنه خبرهای جعلی این روزها، بهخوبی دریافته میشود که همه این هدفها بهصورت توأمان با یکدیگر و با ظرافت خاصی از سوی تیم جنگ روانی معاند جمهوری اسلامی ایران در حال پیگیری است.
خبرهای فیک در شرایط مشکلات اقتصادی کنونی ایران بهخوبی میتواند شکافهای میان مردم و مسؤولان را عمیقتر کرده و آحاد ملت را نسبت به مسؤولان کشور بدبین کند؛ حساسیت روی خبر آنقدر بالاست که سرعت تحقق این هدف بیش از حد انتظار خواهد بود.
در عین حال، نگرانی مردم به اینکه آینده کشور بالأخره چه خواهد شد، تقویت شده و در کنار آن، فرد مورد هدف مورد ترور شخصیت و توهینهای مکرر از سوی شبکه توزیع خبر قرار میگیرد؛ طبیعی است این شرایط، روی افکار عمومی مردم هم تأثیر میگذارد.
از طرفی، در جامعه فضای ناامیدی سایه میگسترد و بهخصوص قشر جوان خود را در میانه مشکلات ابتدای راه زندگیسازی و بیتوجهی مسؤولان کشورش میبیند.
قطبیسازی و سیاسیسازی شرایط اجتماعی ایران هدف مهم دیگری است که در لایههای پنهانتر ماجرا دنبال میشود؛ عدهای زبان به توهین به مدیران کشور میگشایند.
آنچه در این بین باید مورد توجه قرار گیرد، دقت خاص شبکه عناد برای ضربه زدن به افکار عمومی ایرانیان با انتخاب سوژههای دقیق و بهموقع است؛ آنچه که اهالی ارتباطات میگویند «زمینه پذیرش و سرعت انجام شایعه نیز بسیار مهم است و هر شایعهای مخاطبان خاص خود را دارد و در پذیرش و انتشار آن، افراد معینی با ویژگیهای مشخص دخالت دارند».
به زبان سادهتر، «همانگونه که شایعات اقتصادی در میان تجار و بازرگانانی که بهگونهای منافع مالی آنها مطرح است، بیشتر مورد پذیرش قرار میگیرد و در انتشار آن بیشتر مشارکت میورزند»، درباره موضوع اخیر هم قشر حساس جوان کشور جامعه اصلی مخاطبان را تشکیل میدهند که در جریانسازی موضوع هم میتوانند بیش از بقیه اقشار برای سازندگان خبر جعلی مؤثر باشند.
اما راهکار چیست؟ خبر جعلی، گرچه اثر کوتاهمدت خود را روی بخشی از افکار عمومی میگذارد؛ اما در میانمدت، رنگ میبازد و هوشیاری مردم، باز هم فرصت را از معاندان نظام اسلامی میگیرد.
مردم ایران که در سالیان اخیر بهخوبی دریافتهاند طرحریزیهای دشمنانشان برای آنها هرگز پایانی نخواهد داشت، این بار هم به میدان میآیند و فضای قابلتأملی شکل میگیرد.
در استانها و شهرستانها واکنشهای حمایتگرایانه از سوی انقلابیون و عموم مردم در افشای اهداف سازندگان خبر و تبیین جعلی بودن آن شدت میگیرد.
«سیدرضا امیرجهانشاهی»، یک متخصص ارتباطات در کتاب «چیستی عملیات روانی رسانهها» اشاره میکند که «عملیات روانی در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانهای است که جامعه یا گروه هدف را نشانه میگیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش، رقیب را به انفعال یا شکست وامیدارد».
تعریف مهمی که امیرجهانشاهی به آن اشاره میکند، ناظر به تلاش رسانههای در اختیار دشمن برای هدایت افکار عمومی و جهتدهی آنها بدون نیاز به هیچ اقدام سختی است؛ امری که البته مردم ایران با آن بسیار آشنا هستند.
آنچه دشمنان ایران اسلامی را در خبر جعلی در نیل به این هدف نرم ناکام میگذارد، همانا عشق و ارادت مردم است.
سازندگان این خبر فیک بهخوبی بر این باورند که افکار مردم میتواند بر رفتار فردی، گروهی و حتی سیاست دولت تأثیرگذار باشد.
از اینرو، در بزنگاهی که انتخابات در پیش است، فرصتی را مهیا میبینند تا با موازیسازی یک خبر با همان تیپ سوژه، افکار عمومی را به سمت اهداف موردنظر خود هدایت کنند.
البته این تنها یک برداشت از تلاش شبانهروزی شبکه عناد برای جهتدهی افکار عمومی ایرانیان است و قطعاً لایههای پنهان و عمیقتری از آن نیز مدنظر طراحان بوده و خواهد بود.
تردیدی وجود ندارد که «دنیای امروز با تکیه بر افکار عمومی اداره میشود یا حداقل چنین به نظر میرسد؛ زیرا بدون جلب رضایت اکثریت آحاد مردم، اداره هیچ جامعهای دوام نخواهد داشت» و رسانههای آوانگارد جهانی امروز بهترین و سهلترین راه برای تحقق اهدافشان در کشورهای مختلف را تأثیرگذاری روی افکار عمومی ملتها میدانند.
«شایعه میتواند موجب گسترش بیاعتمادی و ایجاد تنش و برخورد در میان گروههای انسانی شود و از این طریق، امنیت ملی جامعه را در خطر اندازد» و باید بیش از همیشه مراقب شایعات دشمن بود.
هوشیاری عمومی و تقویت سواد رسانهای اصول مهمی در راستای تحقق این مراقبت به شمار میآید.