رژیم صهیونیستی و رؤیایی که هرگز رنگ واقعیت نمیگیرد!
رژیم کودککش صهیونیستی، ۷۵ سال با رؤیایی دست به جنایت و نسلکشی در فلسطین اشغالی میزند که هرگز رنگ واقعیت نمیگیرد. یک کارشناس سیاسی عقیده دارد: خواب آشفته نابودی اسلام و تسلط بر منطقه نه امروز، بلکه هیچ زمانی برای صهیونیستها تعبیر نخواهد شد.
بیش از ۴۰ روز از زمانی که نخستین فریادهای «الله اکبر» از عملیات بزرگ رزمندگان جبهه مقاومت برخاست، میگذرد و فلسطین اشغالی بار دیگر نشان داد که مقاومت را با هیچچیز عوض نخواهد کرد.
«طوفان الأقصی» که چله آن را پشت سر میگذاریم، برای فلسطینیها و نیروهای مقاومت فقط یک عملیات نظامی پیچیده و گسترده نبود؛ آنها در دل این عملیات هوشمندانه، فعل ایستادگی و «ما میتوانیم» را صرف کردند.
در تمام این ۴۰ روز و اندی، همچنان رژیم غاصب و خونخوار صهیونیستی از جنایتها و کودککشیهای خود دست برنداشته است و همچنان بمبها و موشکهای خود را بر سر مردم بیگناه و غیرنظامیان فلسطینی میریزد.
حمایت از مردم مظلوم و بیدفاع غزه هم این روزها چهره جدیدی به خود گرفته است و آزادیخواهان سراسر جهان به میدان آمدهاند تا رهایی قدس عزیز را فریاد بزنند و محکومیت رژیم کودککش و غاصب صهیونیستی را از مجامع جهانی خواستار شوند.
حمایت از مردم، غیرنظامیان بهویژه کودکان فلسطین و غزه در ایران اسلامی سابقهای دیرینه دارد و مردم ما خواهان جلوگیری از تداوم جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم بیدفاع این نقطه از گیتی هستند.
مردم ایران همراه با آزادیخواهان سایر نقاط جهان همراه و همصدا با مردم مظلوم غزه در حمایت از جبهه مقاومت در میدان بودهاند و نخواهند گذاشت تا رژیم کودککش و غاصب صهیونیستی اهدافش را در منطقه و جهان پی بگیرد؛ اما ماجرای این نسلکشی، کودککشی و قساوتهای همیشگی از کجا آغاز شد؟
صهیونیستها و رؤیای محو آرمانهای اسلامی!
از «عباس سعدالدین»، تحلیلگر و کارشناس علوم سیاسی در سمنان درباره چرایی عدم پایان جنایتهای صهیونیستها پرسیدیم و اینکه چرا هنوز سازمانهای بهاصطلاح حقوق بشری هیچ واکنش خاصی نسبت به کودککشیها در غزه نداشته و ندارند؟
سعدالدین: برای پاسخ به این پرسش، باید پیشینهای از رژیم منحوس صهیونیستی را پیش رویمان بگذاریم. جنایتهای صهیونیستها البته یکی دو تا نیست و آنها همواره در کنار گروههای ضداسلامی، اهداف مشترکی را دنبال کردهاند.
اگر بخواهیم مثالی در این زمینه بزنیم، باید بگوییم که وهابیت که نماد اسلام جعلی است، با تخریب قبور ائمه بقیع (ع) و سامرا وارد مقابله با اسلام ناب محمدی (ص) شد و صهیونیستها نیز در نقطه مقابل با آتش زدن مسجدالاقصی، همین رویه را پی گرفتند.
این گروهک و رژیم ضداسلامی صهیونیستی، امروز هم همان هدف مشترک را دنبال میکنند که محو کردن ارزشهای اسلام در جهان است.
صهیونیستهایی که در پی محو آثار اسلام از بیتالمقدس بودند، در سال ۱۹۶۷ با یورش به مسجدالاقصی، قبلهگاه نخست مسلمین، به آتش زدن این مسجد اقدام کردند؛ آنها در تمام سالهای بعد از آن نیز نخواستهاند نشانی از اسلام در این نقطه از جهان باقی بماند.
آن زمان، این جنایت صهیونیستها واکنش مسلمانان آزاده جهان را برانگیخت و موجب بروز تظاهرات بسیاری در کشورهای مختلف شد؛ نمونهای که امروز در جریان نسلکشی مردم غزه شاهد هستیم.
صهیونیستها و تاریخی تحریفشده!
بههرحال این موضعگیریها طبیعی هم هست. تاریخچه بیتالمقدس نشان میدهد که این منطقه متعلق به چه مردمانی است. رفتارهای قلدرمآبانه و اشغالگرایانه صهیونیستها مگر تفاوتی در اصل ماجرا ایجاد خواهد کرد؟
سعدالدین: قطعاً خیر. بیتالمقدس از کهنترین شهرهای جهان محسوب میشود. برخی منابع تاریخی، قدمت این شهر را تا چهار هزار و ۵۰۰ سال حدس زدهاند و این شهر خاستگاه سه دین الهی است. بهتر است ابتدا درباره تاریخ این منطقه، کمی مستند سخن بگوییم.
در کتب تاریخی آمده که ساکنان اولیه این شهر را یبوسیها که از اعراب بدوی بودند، تشکیل میدادند و بیتالمقدس نیز در ابتدا به نام «یبوس» نامیده میشد.
از دیگر ساکنان این شهر، کنعانیان بودند که این شهر را «اورشالم» مینامیدند. اورشالم بعدها به «اورشلیم» تغییر یافت. این شهر در سال ۱۴۰۹ قبل از میلاد به تصرف سپاهیان حضرت داوود (ع) درآمد و ایشان این شهر را به پایتختی برگزیدند.
اورشلیم یا بیتالمقدس پس از حضرت داوود (ع) به فرزندش سلیمان نبی (ع) رسید و در عهد ایشان به اوج شکوفایی معماری دست یافت.
در دورههای بعد، «بختالنصر»، از پادشاهان آشور، بیتالمقدس را اشغال و کاملاً ویران کرد و یهودیان به بابل کوچ اجباری داشتند.
ایرانیها با شکست آشوریان و تصرف اورشلیم در سال ۵۸۶ قبل از میلاد این شهر را دوباره به یهودیان واگذار کردند.
اورشلیم در سال ۶۳ قبل از میلاد به تصرف رومیها درآمد و در سال ۱۳۵ میلادی هادریانوس، امپراتور روم شهر قدس را کاملاً ویران ساخت.
در سال ۶۱۴ میلادی، ایران مجدداً قدس را تصرف کرد و این شهر تا سال ۶۲۷ میلادی جزو قلمرو ایرانیها بود تا اینکه امپراتوری روم آن را باز پس گرفت و این شهر تا فتح اسلامی تحت سیطره رومیها بود.
صهیونیستها؛ آخرین متصرفان بیتالمقدس!
از چه زمانی، «بیتالمقدس» رسماً در اختیار مسلمانان قرار گرفت؟
سعدالدین: در همان کتب تاریخی آمده است که با گسترش فتوح اسلامی، شهر اورشلیم جزو نخستین متصرفات مسلمانان بود و نام بیتالمقدس برای این شهر برگزیده شد.
در قرون بعدی، مسیحیان متعصب که صلیبی نامیده میشدند، قدس را تصرف کردند و در این شهر به قتل و غارت و فساد و ویرانی دست زدند. آنها همچنین با هتک حرمت مسجدالاقصی، آن را به کلیسا و اسطبل برای اسبها و احشام خود مبدل ساختند.
صلاحالدین ایوبی با گردآوری سپاهی به صلیبیان یورش برد و فلسطین و قدس را از چنگال صلیبیها آزاد کرد.
پس از آن، قدس در دست مسلمانان و خلافت عثمانی بود و سرانجام در سال ۱۹۱۷ میلادی با شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول و تجزیه این کشور، قدس به تصرف انگلیسیها درآمد و اکنون هم بیتالمقدس متأسفانه تحت اشغال رژیم غاصب صهیونیستی است.
صهیونیستها و ادعایی کذب درباره مسجدالاقصی!
اهمیت مسجدالاقصی اما از یک مکان تاریخی یا نقطه جغرافیایی برای مسلمانان بسیار بیشتر است. این مسجد امروز نمادی از مقاومت است.
سعدالدین: بله؛ دقیقاً همینطور است. تاریخ روایت میکند که مسجدالاقصی نامی است که خداوند سبحان بر این مکان نهاد و اسم «الاقصی» یعنی «دورتر».
به عبارت دیگر، مسجدی که دورتر است و در حقیقت، این مسجد در مقایسه با مسجدالحرام و مسجدالنبی (ص) دورتر بوده است.
گمان اکثر مردم بر این است که مسجدالاقصی در زمان امویان بنا شده است؛ اما بنا بر روایات متعدد، مسجدالاقصی دومین مسجد ساختهشده روی زمین پس از کعبه محسوب میشود و طبق روایات، حضرت آدم (ع) این مسجد را به فرمان الهی بنا نهاد و از اینرو، قداست و اهمیت خاصی دارد.
از همین روایات میشود به کذب بودن ادعای یهودیان در رابطه با احداث مسجدالاقصی بر ویرانههای بارگاه سلیمان پی برد.
ما در روایات متعددی داریم که حضرات اسحاق و یعقوب نبی (ع) به تعمیر و ترمیم مسجدالاقصی اقدام کردند و این مسجد حدود سه هزار سال قبل از آن توسط حضرت سلیمان (ع) بازسازی شده است.
پس از فتح بیتالمقدس، خلیفه دوم مصلای قبلی را بهعنوان بخشی از مسجدالاقصی بنا کرد و امویان نیز «قبه الصخره» را ساختند.
خداوند متعال در بیان حدیث معراج پیامبر گرامی اسلام (ص) و در آیه اول سوره «اسری» از این مسجد نام برده و در این آیه تصریح شده که به این مسجد و پیرامون آن برکت داده شده؛ پس خدا هم این مسجد را گرامی داشته است.
مسجدالاقصی قبل از کعبه، قبله اول مسلمانان بوده و قبور بسیاری از پیامبران الهی در این مکان واقع شده است.
همچنین این مسجد محل آغاز عروج پیامبر گرامی اسلام (ص) در قضیه معراج بوده و از اینرو، برای مسلمانان اهمیت مضاعفی دارد. روایت است که در شب معراج همه پیامبران در این مسجد به رسول گرامی اسلام (ص) اقتدا کردند و نماز را برپا داشتند.
مسجدالاقصی از سویی دیگر، گواه تمدن اسلامی و در حقیقت شناسنامه تمدن اسلامی در منطقه فلسطین است.
همچنین روایات متعددی داریم که پس از ظهور حضرت بقیهالله (عج) و آزادی قدس شریف به دست مبارک ایشان، حضرت عیسی (ع) در این مسجد نزول اجلال کرده و با حضرت حجت (عج) بیعت میکنند و پشت سر حضرت نماز میخوانند.
پس، مسجدالاقصی میعادگاه وحدت اسلام ناب و مسیحیت واقعی است. حضرت مهدی در این مکان، بساط فتنه یهود را برمیچینند و انشاءالله عالم از شر این قوم مفسد برای همیشه آسوده خواهد شد.
مسجدالاقصی در حال حاضر بهانه وحدت بین مسلمانان در مبارزه با صهیونیسم غاصب است و از این منظر، اهمیت فراوانی دارد.
🔻 جنایتهای صهیونیستها حتی در حمله به مراکز درمانی غزه ادامه دارد
دستدرازی صهیونیستها و حقی که به فلسطینیها داده شد!
با این توصیفها، چرا مسجدالاقصی آنقدر برای یهودیان اهمیت دارد که تا این حد از کشتار و جنایت را به خاطر آن مرتکب میشوند؟
سعدالدین: طبیعی است که صهیونیستها میخواهند با توسل به تسلط به مسجدالاقصی، سیطره خود را بر کل منطقه اشغالشده کامل کنند؛ اما مسأله پیشینهای هم دارد.
در بخش غربی و جنوبی صحن مسجدالاقصی، مسجدی به نام مسجد «براق» وجود دارد. دیوار این مسجد به دیوار براق مشهور است و علت نامگذاری آن به این اسم هم بسته شدن اسب رسول اکرم (ص) به نام «براق» به این دیوار در زمان معراج بوده است.
این دیوار ارتفاع زیادی دارد. صهیونیستهای متعصب بر این باورند که این دیوار تنها اثر باقیمانده از هیکل حضرت سلیمان (ع) بوده که به دست رومیها تخریب شده است.
این دیوار بین یهودیان به نام دیوار «ندبه» مشهور است. پس از تصرف فلسطین به دست مسلمانان، خلیفه دوم به یهودیان اجازه داد تا مقابل این دیوار به ندبه بپردازند.
یهودیان بعدها به پیادهروی مقابل دیوار براق یا ندبه دستدرازی کرده و ادعای مالکیت آن را مطرح کردند.
فلسطینیان در اعتراض به این عمل یهودیان در سال ۱۹۲۹ میلادی به قیامی دست زدند که به قیام «براق» مشهور است و باعث شهادت ۱۱۶ نفر از فلسطینیها شد.
آن زمان، کشتار بیرحمانه فلسطینیان و طرفداری انگلیس از صهیونیستها باعث شد تا کمیته حقیقتیاب بینالمللی تشکیل شود و این کمیته پس از تحقیقات فراوان، حق را به فلسطینیها داد.
صهیونیستهای متعصب و جاهطلب اندیشه برتری بر تمام ملتهای جهان را دارند و طبق پروتکلهای سران یهود، در اندیشه تشکیل حکومت جهانی و سلطه بر جهان هستند.
آنها مقدمات تشکیل این حکومت را برپایی معبد سلیمان میدانند و علیرغم تحقیقات علمی و باستانشناسیهای انجامشده در محوطه مسجدالاقصی که کذب بودن ادعای یهودیان را به اثبات میرساند، آنها همچنان ادعا میکنند که مسجدالاقصی روی ویرانههای بارگاه سلیمان برپا شده و تلاش خود را برای انهدام آن ادامه میدهند.
صهیونیستها و توطئهای برای ویرانی!
پس بهنوعی آتش زدن مسجدالاقصی از سوی صهیونیستها هم میتوان با همین نگاه صورت گرفته باشد.
سعدالدین: بله، درست است. صهیونیستهای متعصب با عقیده ساخته شدن مسجدالاقصی روی ویرانههای معبد سلیمان و تلاش برای ساخت این معبد، تلاشهای زیادی را در تخریب مسجدالاقصی انجام دادند.
حادثه آتشسوزی در مسجدالاقصی حدود یک سال بعد از تصرف بخش شرقی بیتالمقدس توسط نیروهای صهیونیستی در جریان جنگ ۶ روزه صورت گرفت.
این حادثه در سال ۱۹۶۹ میلادی به وقوع پیوست و ابتدا رژیم صهیونیستی، آتشسوزی را ناشی از اتصال سیمهای برق اعلام کرد؛ اما اداره برق این ادعا را رد کرد.
با فاش شدن عمدی بودن حادثه، رژیم صهیونیستی ادعا کرد که این حادثه توسط یک نفر مسیحی به نام «دنیس مایکل روهان»، استرالیایی که دارای اختلالات روانی است، به وقوع پیوسته است.
در صورتی که این فرد، یک یهودی صهیونیست بود و بسیاری میگویند این هتک حرمت را خودسرانه انجام نداده است؛ بلکه اشخاص دیگری هم در این حادثه، روهان را هدایت و کمک کردهاند.
روهان چندی بعد در یک دادگاه نمایشی محاکمه و به بهانه اختلالات روانی آزاد شد.
بخش به آتش کشیدهشده مسجدالاقصی حدود یکسوم مساحت کلی مسجد را در برمیگرفت و بر اثر آن، مسجدالاقصی دچار خسارات زیادی شد و بسیاری از تزئینات و آیات قرآنی نیز در این آتشسوزی از بین رفت.
جنایات هر روزه صهیونیستها و انفعال کشورهای عربی!
امروز هم شعلههای آتش در غزه به پا شده و مردم مظلوم فلسطین جان خود را از دست میدهند. سران کشورهای عربی امروز چه مسؤولیتی دارند؟
سعدالدین: سران کشورهای عربی هیچوقت به مسؤولیتهای خود در قبال فلسطین اشغال عمل نکردهاند و امروز هم کاری نمیکنند.
عکسالعمل کشورهای اسلامی برابر حادثه آتش زدن مسجدالاقصی مگر چه بود که انتظار داشته باشیم آنها امروز به میدان حمایت از غزه بیایند؟
آتش زدن مسجدالاقصی گرچه خشم جهان اسلام را برانگیخت و موجب جریحهدار شدن احساسات مسلمانان آزاده در جهان شد؛ اما دولتهای عربی پشت پرده با غربیها چای مینوشیدند.
امروز هم که موجی از التهابها و تظاهرات تنها از جانب ملتهای مسلمان علیه رژیم صهیونیستی برپا شده است، باز جای دولتهای عربی در میدان خالی است.
پس از حدود ۴۰ روز شاهد هستیم که منهای جمهوری اسلامی ایران که از ابتدا حامی جبهه مقاومت بوده است، سایر کشورهای اسلامی اقدام خاصی انجام ندادهاند.
زمانی همین دول عربی در فکر تشکیل سازمانی متشکل از سران کشورهای مسلمان بودند و در پایتخت مراکش گرد هم آمدند و سازمان کنفرانس اسلامی را به وجود آوردند.
در ادامه، وزرای امور خارجه کشورهای اسلامی در جلسهای که یک سال بعد تشکیل شد، روز ۳۰ مرداد هر سال را که سالگرد آتش زدن مسجدالاقصی محسوب میشود، بهعنوان روز همبستگی ملت فلسطین اعلام کردند؛ در عوض شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۲۴ شهریور ۱۳۴۸ تنها به تقبیح این عمل غیرانسانی رژیم اشغالگر قدس بسنده کرد و امروز هم همین کار را میکند.